عباس پالیزدار:از من استفاده ابزاری شد

  یزدفردا : تحت حمایت جریان سیاسی خاص اقدام به این افشاگری‌ها و پرونده‌سازی كرده است. امروز پس از گذشت سه سال از ماجرا و تحمل بیش از یك‌سال و نیم زندان، پالیزدار با مرور آن حوادث عنوان می‌كند از سوی جریان انحرافی مورد سوءاستفاده قرار گرفته

شرق/ اعظم ویسمه: عباس پالیزدار چهره ناشناخته‌ای در عرصه سیاست ایران بود كه در سال 87 با انتشار سخنرانی از او در دانشگاه همدان روی سایت‌های خبری به یكباره به چهره‌ای جنجالی و خبرساز تبدیل شد. پالیزدار مطالبی علیه بسیاری از شخصیت‌های شناخته شده كشور مطرح كرد كه شكایت‌های بسیاری را به دنبال داشت.

در آن زمان عنوان شد كه پالیزدار تحت حمایت جریان سیاسی خاص اقدام به این افشاگری‌ها و پرونده‌سازی كرده است. امروز پس از گذشت سه سال از ماجرا و تحمل بیش از یك‌سال و نیم زندان، پالیزدار با مرور آن حوادث عنوان می‌كند از سوی جریان انحرافی مورد سوءاستفاده قرار گرفته و این جریان تا جایی از او حمایت كرده كه به هدف‌های تبلیغاتی خود برسد. پالیزدار در این گفت‌وگو تاكید كرد كه می‌خواستیم جریانی ایجاد كنیم كه بچه‌های جبهه و جنگ سوار آن شوند اما موجی شد كه جریان انحرافی از آن استفاده كرد. پالیزدار می‌گوید اگر یك‌بار دیگر فرصت تحقیق و تفحص و رسیدگی به مفاسد اقتصادی برای ما فراهم شود، همین راه را می‌رویم اما این بار مراقب هستیم از ما سوءاستفاده نشود. زمانی كه برای قرار مصاحبه با عباس پالیزدار تماس گرفتم همراه با مهدی خزعلی در دادگاه بود.

گفت‌وگو با پالیزدار از رابطه و آشنایی او با مهدی خزعلی شروع شد كه او گفت با هم همسنگر بودیم. او بی‌سیم‌چی بود و من آرپی‌جی‌زن! این دوستی البته مانع از آن نشد كه پالیزدار در سال 87 علیه آشنایان مهدی خزعلی زبان به انتقاد نگشاید و البته مورد حمایت همسنگر خود قرار گرفت.


‌برای مصاحبه كه تماس گرفتم گفتید پیگیر پرونده آقای خزعلی هستید. انجام شد؟

یك بخشی امروز انجام شد. فردا باید برویم برای وثیقه گذاشتن.

‌ ‌پرونده آقای خزعلی مربوط به چه مساله‌ای است؟

مربوط به یكسری مطالبی كه در گذشته نوشته و منتشر كردند. یكسری هم مطالبی است كه تازگی نوشته‌اند.

‌ ‌آشنایی شما با آقای مهدی خزعلی از چه زمانی است؟

از زمان جنگ! اتفاقا قاضی امروز می‌گفت شما چرا دنبال كارهای آقای خزعلی هستید؟! تفكرات شما با ایشان تفاوت دارد. گفتم اصل تفكرات ما به دوران دفاع مقدس بر می‌گردد. ما با هم همسنگر بودیم. همانطور كه آقای خزعلی گفت من آر.پی.چی‌زن بودم، ایشان بی‌سیم‌چی بود. هنوز هم همان كار را می‌كنیم. فقط گاهی جابه‌جایی دركار داریم. شاید در حال حاضر در برخی مسایل با هم اختلاف نظر داشته باشیم.

‌ ‌زمانی كه در سال 87 پرونده شما در بحث تحقیق و تفحص از قوه قضاییه و اتفاقات پس از آن مطرح شد، آقای خزعلی هم با شما همراه بودند و آن اقدامات را تایید می‌كردند؟

بله! بنده خدا خیلی پیگیری كرد. حتی به اتفاق همسنگران ما با دعوت از خانواده من، برنامه‌ای را در بهشت‌زهرا در قطعه شهدای خیبر برگزار كردند.

‌حضور شما در كمیته تحقیق و تفحص از قوه قضاییه به چه صورتی بود؟ چطور دعوت شدید؟

من مدت طولانی با مجلس همكاری داشتم. این همكاری از مجلس چهارم خیلی جدی‌تر شد.

‌به عنوان كارشناس؟

به عنوان مشاور در كمیسیون‌ها و كارشناس در مركز پژوهش‌های مجلس در تحقیق و تفحص‌ها! از آنجا كه من دبیر یك ان.جی.او قوی به اسم خانه صنعت ایران بودم و بسیاری از شعارهای نمایندگان مجلس هم حول حمایت از تولید، صنعت و این‌گونه مسایل بود، با آنها همكاری داشتیم. نمایندگان به نگاهای تخصصی ما نیاز داشتند، لذا در خانه صنعت نشست برگزار می‌كردند. حتی ما نمی‌رفتیم نمایندگان می‌آمدند. من نكاتی را به عنوان دبیرخانه صنعت درخصوص گلوگاه‌های مشكلات صنعت به تمام مسوولان نوشتم و ارایه دادم. از یك باب متاسفانه و از یك باب خوشبخانه فقط آقای هاشمی‌رفسنجانی موضوع را متوجه شد.

‌مربوطه به چه دوره مجلس می‌شود؟

اواخر دوره ششم یا اوایل دوره هفتم مجلس بود كه آقای هاشمی به آقای محسن رضایی نوشتند. در آن زمان در حال تدوین چشم‌انداز 20 ساله بودند. آقای هاشمی نامه نوشتند كه مطالب مهمی است از این مطالب در تدوین چشم‌انداز در بخش صنعت استفاده شود و از ایشان در جلسات دعوت كنید. در آنجا حضور كارشناسی ما در مجموعه قانونگذاری و تصمیم‌گیری جدی‌تر شد. زمانی كه به جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام دعوت می‌شدم، اعضای هیات دولت و نمایندگان مجلس حضور داشتند بنابراین توانمندی‌های ما بیشتر معرفی شد.

‌چطور به كمیته تحقیق و تفحص معرفی شدید؟ زمینه همكاری شما مشخصا با كمیته تحقیق و تفحص چه بود؟

در سال 80 زمانی كه مقام معظم رهبری موضوع مبارزه با مفاسد را طرح كردند، ما برای پیگیری این مساله برنامه‌ریزی كردیم.

‌منظور از ما چه كسانی است؟

منظورم در زمان دبیری همان ان.جی.او «خانه صنعت» است. دنبال این بودم كه راهكاری یا دستگاهی را پیدا كنیم كه از طریق آن به مبارزه با مفاسد اقتصادی بپردازیم. در آن زمان بالاترین مجموعه نظام محكم به دنبال مبارزه با مفاسد بودند. اما توجیه ما این بود كه همه ابزارهای لازم خودشان فساد دارند. می‌گفتیم دستگاه قانونگذار مشكل دارد. دستگاه مجری، دستگاه قضایی مشكل دارند.

‌چه كسانی با شما همفكر بودند؟

یك عده بچه‌های جبهه و جنگ بودیم. در همان

ان.جی.او خانه صنعت كه در قالب آن، هم روحانی، هم رزمنده‌های دوران جنگ بودند.

‌این مجموعه از چهره‌های شناخته شده سیاسی هم عضو داشت؟

بله، شناخته شده بودند. اما شاید راضی نباشند اسم آنها برده شود. بهتر است اسم آنها را نگوییم. زمانی كه در جریان دستگیری ما همه آنها رفتند كنار معنایش این است كه دوست ندارند ما اسمشان را ببریم. اسم بردن از آنها مشكلی از ما كم نمی‌كند بلكه شاید مشكلی برای آنها ایجاد كند كه صلاح نیست بگوییم.

‌در آن زمان در مجلس مطرح شد كه خانم آجرلو نماینده كرج شما را به كمیته تحقیق و تفحص آورده است.

ما خودمان خانم آجرلو را آوردیم. آمدن خانم آجرلو توسط بچه‌های جبهه و جنگ بود.

‌همسر ایشان نظامی و از فرمانده هان جنگ بودند؟

نخیر، همسر ایشان قاضی هستند. آن زمان قاضی دادگاه انقلاب كرج بودند. ما از طریق دو تا از اخوی‌های ایشان حاج داوود و حاج احمد كه از فرمانده‌هان جنگ بودند و شهید شده‌اند این خانواده را می‌شناختیم. برادرهای شهید ایشان همسنگر و رفقای ما بودند. بچه‌های جنگ به حاج احمد به خصوص ارادت خاص داشتند. ما ابتدا سراغ عباس برادر جانباز خانم آجرلو رفتیم. گفت من تحصیلاتم پایین است. سوادش را ندارم و نمی‌توانم. خواهرشان را پیشنهاد كرد. اتفاقا آقای زاكانی هم كه رییس بسیج دانشگاهی دانشگاه تهران بود، خانم آجرلو را از زمان ریاست بسیج خواهران می‌شناخت. این آشنایی موجب شد خانم آجرلو انتخاب شوند.

‌در آن زمان كمیته تحقیق و تفحص شكل گرفته بود؟

نخیر! هنوز شكل نگرفته بود اما در برنامه‌های ما بود. از جمله مواردی كه وقتی خواستیم خانم آجرلو را بیاوریم با ایشان مطرح شد. این بود كه خانم آجرلو گفت شرط من این است كه شماها هم باشید، گفتند این‌گونه نشود كه من آبروی حاج احمد و داوود را ببرم. ما از ایشان سوال كردیم شما اهل مبارزه هستید؟ گفتند بله هستم. به ایشان گفتیم اصل برنامه ما مبارزه با فساد است. گفت شما در همه مراحل با من باشید، من هم همكاری می‌كنم. این عین حرف‌هایی است كه در باغی در چهاردانگه با هم نشستیم و زدیم. زمانی كه كار را شروع كردیم ما همانطور كه وعده داده بودیم، عمل كردیم.

‌مشخصا زمانی كه برنامه پیگیری مبارزه با مفاسد را در دستور كار خود قرار دادید چه بخش و جریانی مدنظر شما بود؟ چون در نهایت پیگیری‌های شما منجر به طرح تحقیق و تفحص از قوه قضاییه شد.

ما گفتیم هرگونه فسادی ثبت و ضبط آن در قوه قضاییه است. به همین دلیل گفتیم بهترین نقطه جمع‌آوری اطلاعات قوه قضاییه است. دوستان هم در مجلس هم با نظر ما موافق بودند.

‌از یك نهاد بالاتر حتما مجوز داشتید؟

در ابتدای امر ما شروع به یك تحقیق و تفحص خودسرانه كردیم. البته شاید خودسرانه نشود گفت به دلیل آنكه هر نماینده مجلس خودش یك جایگاه قانونی دارد و می‌تواند به تنهایی تحقیق و تفحص و نظارت بر دستگاه‌های دیگر داشته باشد. ما از همان اختیار كه قانون به یك نماینده داده بود خانم آجرلو را به عنوان اهرم جلو قرار دادیم و شروع به تحقیق و تفحص در مورد فساد كردیم.

‌قبل از آن خودتان پرونده و اطلاعاتی از مفاسد جمع‌آوری كرده بودید؟

بله! یكسری تخلفاتی مثلا در بحث زمین‌خواری داشتیم.

‌شما در گزارش‌هایتان مشخصا از افراد اسم برده‌اید، این پرونده‌ها چه زمان جمع‌آوری شده بود؟

آن اطلاعات را زمانی كه به موضوع ورود كردیم، به دست آوردیم.

‌می‌خواهم بدانم آگاهانه سراغ افراد رفتید و آنها را انتخاب می‌كردید یا نه؟

آن آدم‌ها از نظر من گزینش شده نبودند. ولی شاید كسانی كه به من می‌گفتند مثلا خبر ‌داری فلان فرد هم مشكل دارد و روی آن كار كنید، با انگیزه می‌گفتند. واقعیت این است كه برای من مهم نبود آن فرد كیست؟ برای من مهم این بود كه هر چه فرد دم كلفت‌تر، عشق من بیشتر بود تا دنبال جمع‌آوری اطلاعات بروم. چپ و راستش برای من اهمیت نداشت.

‌آدم‌هایی كه شما روی آنها دست گذاشتید و علیه‌شان پرونده مطرح كردید، افرادی بودند كه بعضا منتقد دولت بودند. نماینده‌ای مانند خانم آجرلو هم در مجلس از طیف حامیان دولت شناخته می‌شد این شائبه مطرح شد كه دولت از شما حمایت می‌كند و شما با هماهنگی دولت افراد را برای زدن انتخاب می‌كنید.

من بدون در نظر گرفتن زاویه فكری وارد این ماجرا شدم. در شروع كار هم كسی به من جهت فكری نمی‌داد. اما در دل كار این اتفاق افتاد. من وقتی وارد یك كارزار شده بودم دنبال این بودم كه نیروهای خودم را قوی‌تر كنم. پشتوانه‌های قوی‌تری بیاورم به دلیل آنكه وارد یك كارزار شدم. ناچارا پیش آقای احمدی‌نژاد رفت و آمد ما زیاد شد.

‌با آقای احمدی‌نژاد جلسه داشتید؟

بله! جلسات متعددی با مجموعه ریاست‌جمهوری و شخص آقای احمدی‌نژاد داشتیم. آقای احمدی‌نژاد در شعارهایش همیشه مبارزه با فساد را مطرح می‌كرد و ما فكر می‌كردیم حتما این شعار‌ها قرار است به عمل تبدیل شود. بنابراین سمت ایشان زیاد رفتیم و نماینده‌هایی هم در وسط كار وقتی دیدند ما جدی هستیم، كم‌كم به ما پیوستند. البته تشكیل كمیته تحقیق و تفحص و اینكه به مصوبه مجلس تبدیل شود، زمان زیادی برد. بعد هم كه مصوبه مجلس شد، با وجود اینكه مصوبه مجلس را داشتیم، خیلی تلاش كردیم تا به قوه قضاییه ورود كنیم. اجازه ورود به دستگاه قضایی را نداشتیم. عنوان می‌شد قوه قضاییه زیر نظر رهبری است و اجازه ورود نداریم. تا اینكه نمایندگان ملاقاتی با رهبری داشتند و مجلس با رهبری برای انجام این كار هماهنگی انجام دادند. دستور اكید رهبری اجازه ورود به قوه قضاییه را داد.

‌در این مراحل هم آقای احمدی‌نژاد حضور داشتند؟

نخیر، در این مراحل هیچ حضوری نداشت. فقط مجلس و همان كمیته 24 نفره تحقیق و تفحص و آقای حدادعادل بودند. شاید این حرف كه آقای احمدی‌نژاد در حاشیه ماجرا از رهبری كمك خواسته باشند، درست بوده باشد.

‌آیا شما پیش كسی هم رفتید؟

بله، ما در آن مراحل با خانم آجرلو، پیش آقای احمدی‌نژاد رفتیم.

‌تضمینی به شما داده شد كه با پیگیری این پرونده‌ها مشكلی برای شما پیش نمی‌آید؟

آقای داوود احمدی‌نژاد لایحه‌ای را به من نشان داد كه این لایحه یا در زمان آقای خاتمی تهیه شده و مسكوت مانده یا در دوره خود آقای احمدی‌نژاد استارت خورده است. بر اساس این لایحه، هر فردی كه در دستگاه خودشان نسبت به رییس‌شان به فسادی برمی‌خورد و گزارش به دستگاه امنیتی و نظارتی می‌دهد، مورد حمایت قرار می‌گرفت و حتی مجهز به اسلحه می‌شد. رییس سازمان حق برخورد سازمانی نداشت و اگر برخوردی می‌شد، ریاست‌جمهوری حمایت می‌كرد. آقای داوود احمدی‌نژاد به من گفت: ما این‌گونه به دنبال مبارزه با فساد هستیم و حمایت می‌كنیم. این لایحه فقط برای شما تهیه نشده است. ما دنبال این هستیم همه مردم، همه جمعیت 70 میلیونی تبدیل به نیروهای امنیتی در مبارزه با مفاسد شوند.

‌شما پیش‌بینی می‌كردید سرانجام كار به بازداشت شما منجر شود؟

در ابتدا نگرانی نداشتم. وقتی كار استارت خورد، سعی می‌كردم به خودم بقبولانم با قانون محكم و قوی مشكلی پیش نمی‌آید. اما در اواخر كار و پایان ماجرا به این یقین رسیدم كه حتما با من برخورد خواهد شد.

‌اگر قبول كنیم كه هدف شما- همان‌طور كه خودتان می‌گویید مبارزه با فساد و افشاگری در این زمینه بوده است- یك نقطه تلاقی با دولتی داشتید كه شعار مبارزه با فساد و افشای اسامی مفسدان را می‌داد. آیا انگیزه‌های شما یكی بود؟

خیر! اعتقاد ندارم انگیزه‌ها یكی بود. بارها گفته‌ام كه دولت به هیچ‌وجه، انگیزه مبارزه با فساد را نداشت. این امر برای دولت فقط یك نردبانی برای بالا رفتن بود. مردم هم از اینكه فساد در كشور بیداد می‌كرد به ستوه آمده بودند. برای مردم مهم نبود چه كسی می‌خواهد با فساد مبارزه كند. مهم این بود كه یك نفر حق‌شان را از گلوی مفسدان دربیاورد. با این شعاری كه سر داده شد، مردم گمراه شدند. امثال پالیزدار‌ها هم ابزار شدند كه مردم بپذیرند قرار است با فساد مبارزه شود.

‌ ‌شما خودتان متوجه نبودید ابزار دست جریانی سیاسی برای اهداف سیاسی قرار گرفته‌اید؟

خیر! متوجه نشده بودم. زمانی متوجه شدم كه نزدیك پایان كار بودیم. یعنی زمانی كه سخنرانی‌های ما بود. پیش از آن برای رفتن به سخنرانی‌ها تشویق می‌شدیم اما یك هفته قبل از بازداشت، ناگهان اعتراض‌ها شروع شد كه پالیزدار‌ داری چه كار می‌كنی؟ چرا ‌داری شلوغ می‌كنی؟ چرا شروع به زدن همه كرده‌ای؟

‌مشخصا این انتقادات از چه زمانی شروع شد؟

از جلسه سخنرانی اصفهان برمی‌گشتم كه اعتراض‌ها شروع شد.

‌دولت یا مجلس؟

مجلس نگران‌تر بود و خیلی پیش‌تر از دولت، اعتراض‌ها را شروع كرده بود. مجلسی‌ها با من تماس گرفتند كه اسامی برخی از افراد را از فهرست حذف كنید. اسم هفت نفر را بردند كه مشخصا خواستار پاك شدن اسم آنها از گزارش بودند.

‌این گزارش قرار نبود علنی شود چرا اصرار داشتند اسامی پاك شود؟

حرف ما هم همین بود. من می‌گفتم شما گزارش ما را كه علنی نمی‌كنید. اسم هركسی را خواستید، حذف كنید. می‌گفتند نه! منتشر شود، ریشه گزارش را می‌خواهند. ریشه گزارش را شما نوشته‌اید و اسم برده شده است. من گفتم اسم كسی را خط نمی‌زنم. به نماینده‌ها گفتم شما می‌توانید در گزارش اسامی را حذف كنید اما مطمئن باشید من به حوزه انتخابیه شما خواهم آمد و خواهم گفت كه ایشان اسامی بخشی از مفسدان اقتصادی را خط زده‌اند. آنها نگران می‌شدند كه قرار بود این كار ابزار و نردبان بالا رفتن برایشان باشد حال دارد به ضررشان استفاده می‌شود.

‌دولت چه اعتراضی داشت؟

یك هفته قبل از بازداشتم، از اصفهان برمی‌گشتم كه آقای داوود احمدی‌نژاد با من تماس گرفت و گفت پالیزدار تو اسم همه را گفته‌ای، قرار بود اسم همه را نگویی! تو ‌داری همه را با ما درگیر می‌كنی و به اسم ما تمام می‌شود. از همان‌جا برای من یقین حاصل شد كه با ما برخورد خواهد شد. گفتم مگر قرار بوده غیر از این عمل كنیم؟ خانم آجرلو هم زنگ زد و گفت تو ‌داری آبروی ما را می‌بری! گفتم مگر قرار ما از اول همین نبود؟ دو یا سه روز در بازداشت بود كه با من تماس گرفتند و من گفتم هر سوالی دارید بروید از آقای احمدی‌نژاد بپرسید. پس از اصرارها و تماس‌هایی كه گرفته شد در نهایت جلسه‌ای با آنها در پاستور در نهاد ریاست‌جمهوری برگزار شد. اتفاقا دستگاه مربوطه ما را تشویق كرد. عین جمله‌ای كه در آن جلسه به من گفتند این بود كه تو شهید زنده هستی. تو كاری كرده‌ای كه فقط شهدا كرده‌اند. هیچ فردی جرات بیان این حرف‌ها را نداشته است؛ اما از من خواستند كه دو هفته سكوت كنم. برای سخنرانی جایی نروم و گوشی تلفنم را خاموش كنم. گفتند بعد از دو هفته، مصاحبه‌ای انجام بده و یك مقدار فضا را تلطیف كن. من به آنها گفتم كتمان نمی‌كنم. گفتند ما هم نمی‌خواهیم كتمان كنی! من به حرف‌شان گوش ندادم و تلفنم را خاموش نكردم. فردای آن روز از دفتر دادستانی تماس گرفتند. پشت خط خودش را معرفی كرد و گفت من قاضی مرتضوی هستم. گفتم بله. شناختم یكی از متهمان پرونده ما! گفت من متهم پرونده شما هستم؟ گفتم بله. به ایشان گفتم كمیته تحقیق و تفحص شما را چندین‌بار برای پاسخگویی احضار كرده اما نیامدید. گفت: باشد من چه زمانی بیایم برای پاسخگویی؟ گفتم: بگذارید با نماینده‌ها هماهنگ كنم. گفت: پس من دو ساعت دیگر تماس می‌گیرم كه شما به من زمان بدهید كه چه زمانی برای پاسخگویی بیایم. وقتی زنگ زدم مجلس تنها كسی كه گوشی را جواب داد آقای دهقان بود. بقیه جواب ندادند. دفعه اول كه زنگ می‌خورد جواب نمی‌دادند دفعه دوم می‌گفت برقراری تماس امكان‌پذیر نمی‌باشد. آقای دهقان فقط جواب داد: «آقای پالیزدار، انگار تو هوس آب خنك خوردن كرده‌ای و ما را ‌داری به دردسر می‌اندازی.» گفت: شما خارج از مسایل صحبت می‌كنی و من گفتم كجای كار من بدون برنامه و خارج از قرار‌ها بوده است؟ دو ساعت بعد آقای مرتضوی زنگ زد كه چه زمانی قرار شد من برای جلسه بیایم. گفتم: نمایندگان را پیدا نكرده‌ام. آقای مرتضوی گفت: فردا با حكم‌ات بیا دادستانی ببینم تو چه حكمی داری. بعد، هر سوالی داشتی می‌توانی بپرسی. فردا رفتم و همان‌جا بازداشت شدم. گفتند تا مدارك حرف‌هایی كه زدید را نیاورید، نمی‌توانید آزاد باشید و مرا به اوین بردند.

‌بازداشت شما چقدر طول كشید؟

حدود یك‌سال و نیم در بازداشت بودم.

‌چه حكمی برای شما صادر شد؟

در مرحله اول دادگاه بدوی به 10 سال زندان محكوم شدم كه در تجدید نظر از بخش‌های امنیتی تبرئه شدم و به شش سال زندان قطعی محكوم شدم.

‌الان با وثیقه بیرون هستید؟

بله با وثیقه، موقت آزاد هستم.

‌باند پالیزدار كه عنوان می‌شد را چه كسانی تشكیل می‌دادند؟

بخشی از این باند پالیزدار، خانواده من بودند. همسرم، برادرم و برادر همسرم و باجناقم بودند كه همگی بازداشت شدند و افراد دیگری كه هیچ دخالتی در افشاگری‌ها نداشتند. مجموعه كسانی كه در این پرونده مورد آسیب قرار گرفتیم شكایتی را از عوامل بازداشت تهیه كردیم. شكایت ما در حال رسیدگی است.

‌سوالی كه می‌خواستم مطرح كنم درباره جریان انحرافی است. تحلیلی وجود دارد كه جریان انحرافی از ماجرایی كه شما با افشای اسامی برخی مقامات و مسوولان علیه منتقدان دولت به راه انداختید، شكل گرفت و جریانی از اقدام شما استفاده سیاسی خود را كرد. شما چه نظری در این‌باره دارید؟

من، نه به عنوان پالیزدار كه به عنوان یك تحلیل‌گر، اگر بخواهم سخن بگویم، می‌توانم تایید كنم كه اقدام ما باعث شد قبح‌ها شكسته شود و بتواند فكرهای جدید و جریان جدیدی وارد میدان شود. من دوست داشتم بچه‌های جنگ، سوار این موج شوند اما متاسفانه می‌بینم كه جریان انحرافی سوار این موج شده كه اصلا نه تنها خودش اهل مبارزه نیست بلكه خود این جریان از بزرگ‌ترین مفسدان اقتصادی است. یعنی اگر روزی قرار باشد از جریان انحرافی تحقیق و تفحص كنیم به مراتب فساد اینها بیشتر است. من چندین مورد از فساد این جریان مانند همان هتل هفت ستاره رامسر كه چندین هزار متر زمین و جنگل سفید تمشك رامسر در حال تخریب هستند را جمع كرده‌ام. برای كارشان اسم ساخت هتل گذاشته‌اند تا اراضی كه عتیقه‌جات در آن بوده را به تاراج ببرند.

‌تحلیل شما از عملكرد جریان انحرافی چیست؟ فكر می‌كنید هدف اصلی این جریان انحرافی در نهایت كجاست؟

جریان انحرافی دنبال زدن ریشه و اصل اسلام است. مفسدان شاید فقط چپاولگر بیت‌المال از باب شكم خود و خانواده‌هایشان باشند اما نگاه جریان انحرافی زدن اصل اسلام است. من جریان انحرافی را بسیار خطرناك‌تر از همه مشكلات و مصایب دیگر نظام می‌دانم. حتی جریان انحرافی خطرش بیشتر از سازمان منافقین و مجاهدین است. به نظرم منافق واقعی، بالفطره و ذاته همین جریان انحرافی است. شاید منافقین یك عده جوان را گول زده و در واقع فریب دادند اما این جریان انحرافی به ذات منافق و فریب‌دهنده است. از ریشه با نفاق جلو آمده‌اند. با چهره دیگری روی كار آمده‌اند اما در عمل كار دیگری را در جامعه اجرا می‌كنند.

‌این بحث جن‌گیری و رمالی كه این روزها مطرح است و عنوان می‌شود بخشی از دولت و جریان انحرافی مدعی استفاده از آن هستند، صحیح است؟ شما در جریان آن هستید؟

بله! كاملا درست است. من موثق اطلاع دارم. از نزدیك با آدمای موثرشان ارتباط داشتم و می‌توانم تایید كنم كه مدعی ارتباط با عالم ماوراالطبیعه هستند. اصلا ما چنین چیزهایی در تاریخ نداشتیم. مطالب جدیدی است. اینها می‌خواهند بگویند امام زمان(عج) ظاهر است و وقتی امام زمان(عج) ظاهر است، دیگر ولی‌فقیه معنی ندارد.

‌ ‌برخی از اعضای این جریان عنوان كرده‌اند كه باید زمینه ظهور امام زمان(عج) را فراهم كنند. به اعتقاد شما این جریان به امام زمان(عج) و مهدویت اعتقاد راسخ دارد یا استفاده ابزاری می‌شود؟

استفاده ابزاری می‌كنند. كسی كه واقعا به امام زمان(عج) و خدا معتقد باشد به همین سادگی رفتارهای این جریان را انجام نمی‌دهد كه مثلا بروند سراغ یك نفر، بعد زمین بزنند و بگویند بجهنم، بروند سراغ فردی دیگر.

‌به اعتقاد شما دولت برای برخورد با شما مخالفتی نداشت؟

من حتی معتقدم خواست دولت بود كه با من برخورد شود. اگر پالیزدار بیرون بود، پی برده بود جریان از چه قرار است! و آنها به هدفی كه می‌خواستند نمی‌رسیدند. ممكن بود من افشاگری‌های دیگری انجام بدهم و بگویم اینها هیچ حمایتی از مبارزه با فساد نكرده‌اند. به همین دلیل به نتیجه‌ای كه می‌خواستند، نمی‌رسیدند. من می‌گویم خواست آنها بازداشت من بود.

‌در جریان انتخابات، شما از زندان، نامه‌ای هم بیرون دادید و اظهارتتان درباره آقای هاشمی را پس گرفتید. ماجرای آن نامه چه بود؟

زمانی كه مناظره‌های انتخاباتی از تلویزیون پخش می‌شد، من زندان بودم. وقتی مناظره آقای احمدی‌نژاد با یكی از كاندیداها را دیدم، زنگ زدم به دفتر آقای احمدی‌نژاد. پشت تلفن تشخیص نمی‌دادم چه كسی است اما مطمئن هستم كه وقتی گفتند پالیزدار پشت خط است، یكی از افراد موثر در دفتر آقای مشایی یا یك فرد تصمیم‌گیر پشت خط آمدند. به آن فرد گفتم؛ این بازی را تمام كنید. گفتم اسامی بقیه مفسدان را هم بگویید. گفتم من می‌بینم برخی از مفسدان اطراف شما هستند و شما اعتراضی نمی‌كنید


‌ یعنی شما از آقای احمدی‌نژاد می‌خواستید مواضع خود با برخی از حامیان‌شان در انتخابات را جدا كند؟

بله. این نمی‌شود كه اسامی برخی را ببرند و نسبت به برخی دیگر كه از ایشان حمایت می‌كردند، بی‌تفاوت باشند. حداقل حرف من، این بود كه مبارز با مفسد یعنی پالیزدار نه احمدی‌نژاد! وگرنه باید اسامی همه را می‌بردند. به آنها گفتم اگر این كار را نكنید، من از زندان نامه می‌نویسم و از همین جا از آقای هاشمی عذرخواهی می‌كنم و می‌گویم ما اصلا پرونده‌ای از آقای هاشمی نداشتیم. آنها گوش نكردند. من هم كار خودم را انجام دادم.

از داخل زندان یك نامه نوشتم كه سند و مدركی كه ما از آقای هاشمی داشتیم سوءاستفاده مالی نبوده است و از اینكه ما موجب شدیم در مناظره‌ها پیكان به سمت شما برود، عذرخواهی می‌كنم. بعدا به من می‌گفتند آن زمان كه هاشمی یال و كوپال داشت تو علیه هاشمی حرف زدی، حالا كه یال و كوپال او ریخته، تو از هاشمی حمایت می‌كنی؟ من هم پاسخ دادم همیشه از واقعیت‌ها دفاع می‌كنم. مطالبی كه از آقای هاشمی گفته شد، مطالبی بود كه آنها به من داده بودند و گفته بودند این حرف‌ها را بزن؛ اینها سند‌های تحقیق و تفحص من نبود. آنچه در سند تحقیق و تفحص من از خانواده آقای هاشمی بود، خبط‌های قانونی و بهره‌برداری از خلأ‌های قانونی بود؛ سوءاستفاده و خلاف قانون نبود.

یك اشتباهی ما داشتیم و آن، این بود كه از طرف فردی به نام علی نورالهی اسنادی در اختیار ما گذاشته شد كه این نام واقعی این فرد نبود. بر اساس مدارك او علیه آقای هاشمی حرف‌هایی زدیم كه اشتباه بود. به همین دلیل نمی‌خواهم دیگر بدون سند و مدرك حرفی بزنم كه پشیمان شوم. اگر باز هم مسوولیت تحقیق و تفحص از مجموعه‌ای را به من بدهند، مطمئن باشید كه همین روش را طی می‌كنم كه رفتم، چون ما مسوول پاسداری از خون شهدا هستیم.

‌آقای پالیزدار، من از صحبت‌های شما این برداشت را می‌كنم كه جنابعالی بحثی را به عنوان مبارزه با مفاسد اقتصادی به راه انداختید كه جریان انحرافی از آن استفاده كردند و مورداستفاده ابزاری و تبلیغاتی جریان سیاسی خاص قرار گرفت. شما قبول دارید؟

بله، سی دی سخنرانی من در جریان انتخابات تكثیر و در روستاها پخش شده بود. من اصلا تمایل نداشتم این اتفاق بیفتد اما این استفاده صورت گرفت. اگر مبارزه با فساد واقعا محقق می‌شد، اشكال نداشت كه آقای احمدی‌نژاد از آن بهره می‌برد. ناراحت كه نمی‌شدم، می‌گفتم، دمت گرم، زرنگ هستی. اما اینكه مبارزه‌ای صورت نگیرد و از آن طرف از ما سواری بگیرند، قابل پذیرش نیست. از یك طرف می‌گویند آقای بانك فلان، میلیارد‌ها وام دادی، فساد كرده‌ای، بعد آقا را مشاور خودشان می‌كنند. این برخورد‌ها اصلا قابل پذیرش نیست و تنها منحرف كردن مردم تلقی می‌شود.

‌عنوان می‌شود كه جریان انحرافی برای تصاحب كرسی‌های مجلس در انتخابات آینده برنامه گسترده دارد.

بله، من خبرهای موثق دارم كه نه یك كاندیدا در حوزه‌های مختلف بلكه دو یا سه كاندیدا در هر حوزه انتخابیه برای پشتیبانی یكدیگر چیده‌اند كه اگر گزینه اول رد شد، نفر بعدی جایگزین شود. قطعا برنامه حساب شده دارند.

‌با حساسیت‌هایی كه وجود دارد، فكر می‌كنید از فیلتر شورای نگهبان رد می‌شوند؟

به نظر من با سیاستی كه دارند بله، موفق می‌شوند.

‌استعفاهایی كه در دولت برای شركت در انتخابات آینده از هم اكنون صورت گرفته تقریبا بی‌سابقه است.

رییس ستاد انتخابات كشور گفته 50 نفر، اما به نظر آمار واقعی بیشتر از این حرف‌هاست. می‌خواهند آدم‌های خودشان را وارد مجلس كنند و به نظر من موفق هم می‌شوند.

‌در آن مقطع از جریان انحرافی سند و گزارشی درباره تخلفات‌شان نداشتید؟

در آن زمان نداشتیم، البته كم‌كم به شك افتادیم و به این رسیدیم كه اینها هم در حال تخلف هستند، اما چون یقین نداشتیم، ناچار بودیم بی‌تفاوت باشیم.

‌به اعتقاد شما تخلفات شكل نگرفته بود یا پنهان‌تر از آن بود كه قابل پیگیری باشد؟

هنوز شكل نگرفته بود. روند دستگاه قضایی كشور این است كه سازمان بازرسی كل كشور سال به سال تحقیق و تفحص انجام می‌دهد. زمانی كه ما شروع به كار كردیم سال‌های اولیه ریاست جمهوری بود و هنوز فرصتی برای بروز تخلفات نبود یا تخلفات كمرنگ بود. به هر حال هنوز مدرك و سندی دال بر تخلف به دستگاه قضایی نیامده بود. مطمئن باشید اگر همان زمان متوجه می‌شدیم- با اینكه فكر می‌كردیم آقای احمدی‌نژاد حامی ماست- برای ما فرقی نداشت و با اطرافیان وی برخورد می‌كردیم. شاهد ادعای من حاج آقا داوود احمدی‌نژاد است. در همان مقطع من از آقای مشایی تخلف داشتم. اما تخلفی نبود كه به قوه قضاییه رسیده باشد و در تحقیق و تفحص ما نبود. اما از طریق دستگاه امنیتی شنیده بودیم.

همان مساله‌ای را كه آقای گلپور مطرح كرده من سال 86 مطرح كردم. گفتم آقا داوود، این مساله جنگل دالخانی باید بررسی شود. آقا داوود گفت، خود شما با احمدی‌نژاد مطرح كنید، بهتر است. از من باور نمی‌كنند و من به آقای احمدی‌نژاد گفتم، من از آن زمان می‌دانستم كه این مشكل وجود دارد، اما پرونده و سند نداشتیم. یا مثلا یكی از روزنامه‌ها با من تماس گرفت كه چرا سراغ بقیه افراد نرفتید، گفتم من سندی نداشتم. گفتند بیاید ما سند می‌دهیم.

‌یعنی از شما می‌خواستند علیه جریان اصلاح‌طلب حرف بزنید؟

بله، به آنها گفتم خودتان این حرف‌ها را بگویید. گفتند ما گفته‌ایم، اما گفتن شما متفاوت است و تاثیرگذاری‌اش فرق دارد. گفتم من با سند‌های شما حرف نمی‌زنم. اگر در تحقیق و تفحص خودم سندی داشتم، درباره‌اش حرف می‌زدم. گفتند پس حداقل اولین روزنامه كه موضوع را منتشر می‌كند، ما باشیم.

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا